×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

az har dari sokhani

sara

× matalebe ziba va motanave dar movrede har movzue.az matalebe eshghi ta tarikhi ta .......
×

آدرس وبلاگ من

az-har-dari-sokhani.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/sara 1

مار را چگونه بايد نوشت؟

روستايي بود دور افتاده كه مردم ساده دل و بي سوادي در آن سكونت داشتند. مردي شياد از ساده لوحي آنان استفاده كرده و بر آنان به نوعي حكومت مي كرد. برحسب اتفاق گذر يك معلم به آن روستا افتاد و متوجه دغلكاري هاي شياد شد و او را نصيحت كرد كه از اغفال مردم دست بردارد و گرنه او را رسوا مي كند. اما مرد شياد نپذيرفت. بعد از اتمام حجت٬ معلم با مردم روستا از فريبكاري هاي شياد سخن گفت و نسبت به حقه هاي او هشدار داد. بعد از كلي مشاجره بين معلم و شياد قرار بر اين شد كه فردا در ميدان روستا معلم و مرد شياد مسابقه بدهند تا  ...

معلوم شود كداميك باسواد و كداميك بي سواد هستند. در روز موعود همه مردم روستا در ميدان ده گرد آمده بودند تا ببينند آخر كار، چه مي شود.

شياد به معلم گفت: بنويس �مار�

معلم نوشت: مار

نوبت شياد كه رسيد شكل مار را روي خاك كشيد.

و به مردم گفت: شما خود قضاوت كنيد كداميك از اينها مار است؟

مردم كه سواد نداشتند متوجه نوشته مار نشدند اما همه شكل مار را شناختند و به جان معلم افتادند تا مي توانستند او را كتك زدند و از روستا بيرون راندند.


یکشنبه 1 اسفند 1389 - 2:12:35 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://www.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 15 آذر 1393   9:21:06 AM

سلام وقت بخیر

متن زیبایی بود ولی باید مواظب باشیم گول این شیادها رو نخوریم

بازهم بابت متن زیبا تشکر میکنم

http://dvd/2011.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 15 اسفند 1389   3:09:26 AM

تشكر از داستان زيباي شما از آشنايي با شما خوشبخت هستم

http://www.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 14 اسفند 1389   2:25:58 PM

داستانت هم مثل خودت قشنگه

http://www.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 8 اسفند 1389   3:07:21 PM

سلام عزیز

ممنون از داستانی که نوشتی

از اینکه مطلبی که داری در وبلاگ برای استفاده همه قرار می دهی جای تشکر داره

ایمیل من [email protected]

http://mtmonfared.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 7 اسفند 1389   5:45:28 PM

سلام دوست خوبم واقعا جالب بود وهنوز هم ازین قبیل مسائل هست موفق باشی

http://mohammad-reza.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 6 اسفند 1389   12:48:18 AM

salam

man az webet didan kardam va baraam jaleb bood man ham nevisandeh am vaghti khastam too yahoo addet konam ignoram kardi mohlat nadadi moareefi konam

 

http://www.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 5 اسفند 1389   10:36:38 PM

واقعا مطلب جالبی بود. درهرعصری عده ای از نا آگاهی مردم سو استفاده می کنند وبر آنها مسلط می شوند.

http://souren.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 4 اسفند 1389   2:41:11 AM

JALEB BUD 

ali

aliahmadi

ارسال پيام

چهارشنبه 4 اسفند 1389   2:00:49 AM

معلم یک کودکستان به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.

فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به کودکستان آمدند .

در کیسهء بعضی ها 2 بعضی ها 3 ، و بعضی ها 5 سیب زمینی بود.
معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند .

روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده . به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند .

پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید ؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد :

این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید . بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می کنید . حالا که شما بوی بد سیب زمینی ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید ؟

هر دو منحرف کننده است ، اما این کجا و آن کجا ؟ 

http://www.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 3 اسفند 1389   6:07:12 PM

سلام داستان جالبی بود .از این نظر که باید دانست قضاوت را پیش کی برد. ویا با هرکس باید مثل خودش حرف زد.

http://shaho.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 2 اسفند 1389   10:09:31 AM

salam doste man

   bale man ham in dastano qablan az to filmh samad aqa shenidam ama manzore shoma ro az bayane in dastan onjor ke bayad nafahmidam wali baraye khodm bardashti kardam wa nemidonam shoma ham be haman manzor in dastano yadawari kardin ya na

r

rz

http://www.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 1 اسفند 1389   10:34:46 PM

سلام داستان قشنگیه که اول منو یادیکی ازفیلمهای صمدآقامیندازه ودوم اینکه مامیدونیم کی مینویسه مارولی 

http://www.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 1 اسفند 1389   2:20:10 PM

داستان زیبا و پند آموزی بود ولی منظور شما از این داستان چی بود

http://www.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 1 اسفند 1389   2:45:39 AM

راستي خودم روجزودوستانت نمي بينم شايد 00000

آخرین مطالب


تست داروی جدید


مگسی را کشتم


حل مشکل چاله


ناسا و مشکل خودکار


مار را چگونه بايد نوشت؟


قیمت تجربه


دلیل نام گزاری شرکت مزدا


نامه ای به خدا


به ایرانی بودن خود افتخار کنید


من تو او


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

100150 بازدید

68 بازدید امروز

5 بازدید دیروز

209 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements